یه وقتایی باید مرد و تحمل کرد.,باشه ...ادامه مطلب
نمیدونم من همیشه اینهمه مریض بودم و الان چون به یه بدن سالم احتیاج دارم بیشتر حسش میکنم، یا امسال اینهمه مریض شدم. سردرد که همیشه بود، اما امسال مدام بدندرد داشتم. حالا هم دارم. گریه دارم اما دلیل برای گریه ندارم. به اون شدتی که گنجایش زودرنج شدن دارم، زودرنج شدم. هرشب هزار بار طول اتاقم رو قدم میزنم که آروم بشم. به شدت دلشوره دارم. امشب با این بدن درد اونم نمیتونم! آرزو میکردم خوابم نبره، نمیبره اما اونقدر خستهم که نمیتونم درس بخونم. با تمام اینا، فکر میکنم میارزه. برای منی که میخواستم امسال هم مثل همیشه کله شق بازی در بیارم، زمان از دست رفت. الان از شیش ماه هم کمتر مونده. دیگه باید ترمزبریده فقططط رفت! دیگه وقت برای تعلل نیست. و منم نمیخوام معطل کنم. میخوام همه زورمو به کار بگیرم چون هر چقدر فکر میکنم میبینم در ذهنم نمیگنجه یه دانشگاه بد یا حتی معمولی و رشتهای که دوست ندارم بخونم. آدم اگر نتونه، حرص نمیخوره. اما وقتی میتونه و کاری برای تونستن نمیکنه، ناراحته. تا الان هم نظر اکثر افراد برام اهمیت نداشت، چون بیشتر آدمها رو فاقد صلاحیت اظهار نظر راجع به خوب بودن یا , ...ادامه مطلب