دل‌گرفتگی..

متن مرتبط با «بمان» در سایت دل‌گرفتگی.. نوشته شده است

19:34_ فاقد ارزش خوانش_می‌نویسم که بماند

  • یکی از بچه‌های توییتر، به دوست مشترکی که می‌دانست مرتب می‌بینمش گفته بود یک قرار سه‌تایی بگذارد که ببیندم. دوست مشترک پرسیده بود چرا، و او گفته بود یاغیه. نمی‌تونم کنترلش کنم. صبا کامنت داده بود وقتی برای فحش دادنت هم تحلیل داری خیالم جمعه که حالت خوبه، اما وقتی توصیفی می‌نویسی، شور می‌زنه دلم. گفتم ولی این بار شور بزنه دلت. می‌دانی، یک ایرادِ ما که کم‌حرفیم, ...ادامه مطلب

  • می‌نویسم که یاد خودم بماند

  • 1. از سرِ تنهایی واردِ رابطه‌های اشتباه می‌شوید. از سرِ هیجانات هورمونی می‌توانید هرگونه تُهی‌مغزی طرف مقابل را توجیه کنید و باز هم دوستش داشته باشید. عاقلانه رفتار کردن زیر فشار جنسی و تنهایی و هجوم حرف‌‌های مسکوت در شب‌بیداری‌های بی‌ثمر کار سختی‌ست، اما بعد که مقصود حاصل شد و شما ماندید و یک رابطه «نامفید»، «وقت‌گیر»، «دل‌ناخواه»، یا مجبورید به اسم انصاف و تعهّد عمرتان را پایِ کسی تلف کنید، یا قول‌های دوران جوگیری را زیر پا بگذارید و رابطه را ترک کنید و البته تبعاتش را هم بپذیرید. افسوس که در انسان آپشنی شبیه اینکه بتواند به پیش‌بینی‌های قوه تعقّل گوش فرادهد وجود ندارد، مگر اینکه از پیش خودش را برای جانب‌داری از تعقّل، هنگامِ فوران هورمون‌ها آماده کرده باشد. 2. آقایان اصلاً قبول ندارند اوضاعِ فرهنگی اجتماعی جامعه خوب نیست؛ وگرنه چاره‌اندیشی برای مشکلاتِ جهان‌سومی، با مردمی که به راحتی اقناع می‌شوند، چندان کار مشکلی نیست. هروقت از دور، از بالای یک قلّه، به جامعه نگاه می‌کنم، و می‌بینم هیچ عظمی برای تصحیح و بهبود اوضاع وجود ندارد، طنین صدای علی نادری در یکی از جلسات دال در گوشم می‌پیچد؛ «ببینید آقایون، من امروز اومدم اینجا، از همین جمهوری اسلامی، از جمهوری اسلامی فعلی دفاع کنم». 3. زرگل چندوقت پیش که هم را دیدیم می‌گفت دارم متمایل می‌شوم سمت اصلاحاتی‌ها. بگذریم از این که , ...ادامه مطلب

  • بمان

  • 1. شاید بهتر آن بود الان می‌نشستم درسم را می‌خواندم. بیست و یک روز تا کنکور مانده و آدم اگر عقلش کم نباشد، می‌نشیند پشت میزش، خروار چک‌نویس‌ها را می‌آورد، کتاب‌های جمع‌بندی و تست‌های علامت‌دار را با زمان حل می‌کند، غذای خوب می‌خورد، خوب می‌خوابد، و سعی می‌کند زندگی را لااقل برای بیست روز روی دورِ روزمرگی پیش ببرد. من اما مثل همیشه درد گرفته‌ام، مثل همیشه دست‌هام جان ندارند، سالمِ سالمم اما ,بمان ...ادامه مطلب

  • کوری چشم همههههههههه... با شانه‌های خم بمان...

  • باز هم ای دختر پیغمبر اکرم بمان مرهم درد علی ای درد بی مرهم بمان... زندگیِ روبه راهی داشتم؛ چشمم زدند کوری چشم همه با شانه های خم بمان.. دست های تو شکسته ش هم پناه مرتضی ست تکیه گاه محکم من پشت من محکم بمان... تو نباشی پیش من، این ها زمینم می زنند ای علمدار مدینه پای این پرچم بمان... این نفس های شکسته قیمت جان من است زنده ام با یک دمت پس لطف کن یک دم بمان... کم ببوس دست مرا دارم خجالت میکشم من حلالت میکنم اما تو هم یک کم بمان... آب ها از آسیاب افتاد خوبت میکنم یار هجده ساله، هجده سال دیگر هم بمان... با همین دستی که داری، باز دستم را بگیر... پیش این مظلوم ای مظلومۀ , ...ادامه مطلب

  • و می‌خواهند که نماز صبح جمعه‌ات را خواب بمانی...

  • دنیا این است!, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها