در یاب

ساخت وبلاگ

روزی که می‌آید آن صدای درخشان
دل‌خوشی بودنِ من است، هماره
شب که میاید، من و طنین صدایت
تا به دگر روز، تا صدای دوباره

اینک، آه ای صدای مخملی دوست!
من همه تو هستم و تو من به تمامی
زندگی من صداست، زندگی من
در تو خلاصه‌ست، ای صدای گرامی!

گرچه صدایت مرا عزیزترین است،
از همه حتی ز جان، ولی سخن این نیست
حرف من این است، کای تمام من، از تو
سهم من این نیست از تو، سهم من این نیست

سهم من از تو، تویی -تمام تو- آری
وین عطشم از نگاه تب‌زده پیداست
تشنه تو سیری‌اش به جرعه نباشد
سیری این تشنه با تو، با خود دریاست..

همت من جز تو را پسند نیارد
دل به تو بخشیدم و دلی دگرم نیست
یا به تو باید رسید یا به تباهی
دانم و دانی، دو را بیشترم نیست

هستی‌ام آن زورق شکسته خسته‌ست
زنده به بوی کناره‌ای که تو باشی
سینه‌ام آن آسمان خالی سرد است
چشم‌به‌راه ستاره‌ای که تو باشی

روز و شبم در مدار بسته تردید
روز همه مست و شب همیشه سیه‌مست
دستت اگر دستم از میانه نگیرد
رفته‌ام از دست، پاک رفته‌ام از دست!

زندگی‌ام ذره ذره روی به تحلیل
این من و این ساکن مکنده مرداب
پیش‌تر از آن که کار بگذرد از کار،
همتی ای دوست! دوستت را دریاب!

#حسین_منزوی

دل‌گرفتگی.....
ما را در سایت دل‌گرفتگی.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebihich8 بازدید : 147 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 23:09